[صفت]

şifreli

/ʃˈɪfrelɪ/

1 رمزدار

  • 1.Belgeleri bankadaki şifreli kasada saklıyor.
    1. مدارک را در صندوقچه رمزداری که در بانک است نگه می‌دارد.

2 رمزی

  • 1.Sizinle şifreli mektuplarla mı haberleşeceğiz?
    1. قرار است با نامه‌های رمزی از هم خبر بگیریم؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان