[اسم]

şov

/ʃˈɔv/
قابل شمارش

1 شو نمایش

  • 1.Bir radio şovu yapıyorum.
    1. یک شو رادیویی درست میکنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان