[صفت]

asabi

/asabˈɪ/
قابل مقایسه

1 عصبانی عصبی

مترادف و متضاد sinirli
  • 1.Bugün çok asabiyim.
    1. امروز خیلی عصبی هستم.
  • 2.Sesi çok asabiydi.
    2. صدایش خیلی عصبی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان