[اسم]

bağışıklık

/baːɯʃɯkɫˈɯk/
قابل شمارش

1 معافیت

مترادف و متضاد muafiyet
  • 1.Yazarlar gelir vergisinden bağışıklık istiyor.
    1. نویسنده‌ها از مالیات بر درآمد، معافیت می‌خواهند.

2 ایمنی

  • 1.Uzun süreli stres, bağışıklık sistemini zayıflatır.
    1. استرس طولانی مدت سیستم ایمنی را ضعیف می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان