[اسم]

bebek

/bebˈɛc/
قابل شمارش

1 نوزاد

  • 1.Ablamın tatlı bir bebeği var.
    1. خواهرم یک کودک دوست داشتنی دارد.
  • 2.Yeni doğmuş bebek
    2. نوزاد تازه متولد شده

2 عروسک

  • 1.Çocuk bebekle oyun oyunuyor.
    1. بچه با عروسک بازی می‌کند.
  • 2.Kızım saatlerdir bebeğiyle oyun oynuyor.
    2. دخترم ساعت‌هاست با عروسکش بازی می‌کند.
  • 3.Oyuncak bebeğimi kaybettim.
    3. عروسک نوزادم را گم کردم.

3 عزیزم

  • 1.Bebeğim seni çok seviyorum.
    1. عزیزم تو را خیلی دوست دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان