[اسم]

botoks

/botˈɔks/
قابل شمارش

1 بوتاکس

  • 1.Annem alnına botoks yaptırdı.
    1. مادرم پیشانی‌اش را بوتاکس کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان