[اسم]

cezve

/dʒɛzvˈɛ/
قابل شمارش

1 قهوه‌جوش

  • 1.Bakır cezve
    1. قهوه‌جوش مسی
  • 2.Ben misafirlere cezvenin içinde kahve yapıyorum.
    2. من برای مهمان‌ها داخل قهوه‌جوش‌ قهوه درست می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان