[اسم]

dürbün

/dørbˈøn/
قابل شمارش

1 دوربین چشمی

  • 1.Avcı dürbünüyle gökyüzündeki kartalı seyrediyordu.
    1. شکارچی با دوربین چشمی‌اش، عقابی که در آسمان بود را نگاه می‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان