[فعل]

deşmek

/dɛʃmˈɛc/
فعل گذرا

1 (به داخل) کندن حفره ایجاد کردن، باز کردن

  • 1.Çocuklar toprağı deşince beze sarılmış bir şişe bulmuşlar.
    1. بچه‌ها هنگام کندن خاک، یک شیشه‌ای که لای دستمال پیچیده شده بود پیدا کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان