[فعل]

delinmek

/delɪnmˈɛc/
فعل گذرا

1 سوراخ شدن

  • 1.Çorabım delinmiş sanırım.
    1. فکر کنم جورابم سوراخ شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان