[فعل]

dertlenmek

/dɛrtlænmˈɛc/
فعل گذرا

1 نگران شدن غصه خوردن، ناراحت شدن

  • 1.Basit BİR problem için bu kadar dertlenmene gerek yok.
    1. لازم نیست برای یک مشکل ساده اینقدر ناراحت بشوی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان