[اسم]

esna

/ɛsnˈa/
قابل شمارش

1 لحظه

  • 1.Evi temizliyordum o esnada telefon çaldı.
    1. خانه را تمیز می‌کردم، در آن لحظه تلفن زنگ زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان