[اسم]

gardiyan

/ɡardijˈan/
قابل شمارش

1 نگهبان زندان زندانبان

  • 1.Gardiyan tüm hücreleri boşalttı.
    1. نگهبان زندان تمام سلول‌ها را تخلیه کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان