[اسم]

geçim

/ɟˈetʃɪm/
قابل شمارش

1 گذران زندگی

  • 1.Birinci sınıf ülkelerde sanat bir geçim yoludur.
    1. در کشورهای توسعه یافته، هنر یک راه گذران زندگی است.
  • 2.Bu benim geçim kaynağım.
    2. این منبع گذران زندگی من است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان