[اسم]

haberci

/habɛrdʒˈɪ/
قابل شمارش

1 نشان‌دهنده

  • 1.Duman ateşin habercisidir.
    1. دود نشان‌دهنده آتش است.
[صفت]

haberci

/habɛrdʒˈɪ/
قابل مقایسه

2 مخبر

  • 1.Haberciler, haberleri her yerden toplayıp haber merkezine getiriyorlar.
    1. مخبرها، اخبار را از همه جا جمع می‌کنند و به مرکز خبری می‌آورند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان