[فعل]

hapsetmek

/hapsɛtmˈɛc/
فعل گذرا

1 حبس کردن محبوس کردن

  • 1.Adam hasta karısını aylarca evde hapsetmiş.
    1. مرد، زن بیمارش را ماه‌ها در خانه حبس کرده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان