[اسم]

ikram

/ɪcrˈam/
قابل شمارش

1 پیشکش

  • 1.Annem misafirlere ikramlar hazırladı.
    1. مادرم برای مهمانان پیشکش‌هایی آماده کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان