[صفت]

ince

/ˈɪndʒɛ/
قابل مقایسه

1 نازک

مترادف و متضاد kalın
  • 1.İlk okuduğum kitap ince bir kitaptı.
    1. اولین کتابی که خواندم کتاب نازکی بودم.
  • 2.İnce tişört
    2. تیشرت نازک

2 لاغر

  • 1.Bu diyetten sonra çok ince olacağım.
    1. بعد از این رژیم خیلی لاغر خواهم شد.
  • 2.Sarışın, hoş, ince bir kadındı.
    2. یک زن بلوند، جذاب و لاغری بود.

3 دقیق با جزئیات

  • 1.İnce bir hesaplamada sonra ona borçlu olduğumu anladım.
    1. بعد از یک حساب و کتاب دقیق فهمیدم که به او بدهکار هستم.
  • 2.İnce düşünüp karar verdi.
    2. دقیق فکر کرد و تصمیم گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان