[اسم]

infaz

/ɪnfˈaz/
قابل شمارش

1 به انجام رساندن یک حکم اجرای حکم

  • 1.Cinayetten sabıkalı hahsa aracında infaz edilmiş.
    1. برای شخصی که سابقه جنایت داشت در ماشینش اجرای حکم کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان