[فعل]

iyileşmek

/ijilɛʃmˈɛc/
فعل گذرا

1 خوب شدن بهبود یافتن

  • 1.İyileştikten sonra onu seyahate götüreceğim.
    1. بعد از اینکه خوب شد می‌خواهم او را به مسافرت ببرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان