[اسم]

kâr

/kˈar/
قابل شمارش

1 سود

  • 1.Bu işten hiç kâr etmediğini söylüyor.
    1. می‌گوید از این کار هیچ سودی نکرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان