[اسم]

karga

/karɡˈa/
قابل شمارش

1 کلاغ

  • 1.Karga ötüyor.
    1. کلاغ بانگ می‌زند.
  • 2.Siyah karga yiyecek bir şey arıyor.
    2. کلاغ سیاه در جستجوی چیزی برای خوردن است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان