[اسم]

kariyer

/kaɾijˈɛr/
قابل شمارش

1 موقعیت شغلی اجتماعی

  • 1.Gelecekteki kariyerim bugün çektiğim zorluklara bağlı.
    1. موقعیت اجتماعی و شغلی آینده‌ام به سختی‌هایی که امروز می‌کشم بستگی دارد.
  • 2.Kariyer yapmak için evlenmekten vazgeçtim.
    2. برای اینکه موقعیت شغلی اجتماعی درست کنم از ازدواج کردن صرفنظر کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان