[فعل]

kavurmak

/kavʊrmˈak/
فعل گذرا

1 تفت دادن

  • 1.Annem etleri yağda kavuruyor.
    1. مادرم گوشت‌ها را در روغن تفت می‌دهد.
  • 2.Eti kendi yağıyla kavurmak yemeği daha lezzetli yapar.
    2. گوشت را در روغن خودش تفت دادن آن را لذیذتر می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان