[اسم]

kibrit

/cɪbrˈɪt/
قابل شمارش

1 کبریت

  • 1.Çocukların kibritle oynamamaları lazım.
    1. بچه‌ها نباید با کبریت بازی کنند.
  • 2.Kibrit kutusu
    2. قوطی کبریت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان