[اسم]

kumsal

/kʊmsˈaɫ/
قابل شمارش

1 ساحل

  • 1.Çocuklar kumsalda top oynuyorlar.
    1. بچه‌ها در ساحل توپ بازی می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان