[اسم]

lav

/ɫˈav/
قابل شمارش

1 مواد مذاب

  • 1.Yanardağlardan çıkan lavlara bakıyorum
    1. به مواد مذابی که از آتشفشان بیرون می‌آیند نگاه می‌کنم.
  • 2.Yanardağların lavları
    2. مواد مذاب آتشفشان‌ها
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان