[اسم]

mis

/mˈɪs/
قابل شمارش

1 بوی خوش

  • 1.Giydiği gömlek mis kokuyordu.
    1. پیراهنش بوی خوشی می‌داد.
  • 2.Mis kokması için sabunla yıkadım.
    2. بخاطر اینکه بوی خوش بدهد با صابون شستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان