[اسم]

motif

/motˈɪf/
قابل شمارش

1 روایت داستان

  • 1.Motifleri incelemeyi seviyorum.
    1. از بررسی روایت‌ها خوشم می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان