[فعل]

mum yakmak

/mˈʊm jakmˈak/
فعل گذرا

1 شمع روشن کردن

  • 1.Akşamları mum yakmaktan zevk alyorum.
    1. شب‌ها از شمع روشن کردن لذت می‌برم.
  • 2.Bir mum yakmak karanlığı lanetlemekten daha iyidir.
    2. یک شمع روشن کردن بهتر از لعنت فرستادن به تاریکی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان