[اسم]

palet

/palˈɛt/
قابل شمارش

1 کفش غواصی

  • 1.Dalgıç paletlerini giyiyor.
    1. غواص کفش‌های غواصی‌اش را می‌پوشد.

2 پالت [نقاشی]

  • 1.Paletler genellikle tahtadan veya plastikten yapılır.
    1. پالت نقاشی معمولا از چوب یا پلاستیک ساخته می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان