[اسم]

pilot kabini

/piɫˈɔt kabinˈɪ/
قابل شمارش

1 کابین خلبان

  • 1.Hostes pilot kabinine girdi.
    1. مهماندار وارد کابین خلبان شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان