[اسم]

pota

/potˈa/
قابل شمارش

1 قاب قالب

  • 1.Herkesi bir potada birleştiremezsiniz.
    1. نمی‌توانید همه را در یک قاب جای بدهید.

2 تور بسکتبال

  • 1.Basketbolcu bir atlayışla topu potaya attı.
    1. بسکتبالیست با یک پرش توپ را داخل تور بسکتبال انداخت.
  • 2.Topu potaya at.
    2. توپ را داخل تور بسکتبال بینداز.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان