[اسم]

protokol

/protokˈɔɫ/
قابل شمارش

1 موافقت‌نامه

  • 1.Protokol işleri daha önce yapılmalıydı.
    1. کارهای موافقت‌نامه باید زودتر انجام می‌شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان