[اسم]

radyo

/rˈadjɔ/
قابل شمارش

1 رادیو

  • 1.Radyo, ben çalışırken arka planda çalıyor.
    1. وقتی من کار می‌کنم رادیو در پشت زمینه می‌خواند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان