[اسم]

ralli

/raɫlˈɪ/
قابل شمارش

1 رالی

  • 1.Eğer ailemden izin verseydi ralliyi spor dalım olarak seçerdim.
    1. اگر خانواده‌ام اجازه می‌دادند رالی را به عنوان شاخه ورزشی‌ام انتخاب می‌کردم.
  • 2.İnsanoğlu her zaman rekabet etme ruhuna sahip olduğu için ralli yarışları uzun yıllardır düzenleniyordur.
    2. بشر چون همواره روحیه رقابت کردن را داشته مسابقات رالی سال‌های سال است برگزار می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان