[فعل]

rendelemek

/rændelemˈɛc/
فعل گذرا

1 رنده کردن

  • 1.Havuçları rendeledim.
    1. هویج‌ها را رنده کردم.
  • 2.Soğan doğrama, rendele.
    2. پیاز را خرد نکن، رنده کن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان