[اسم]

soy

/sˈɔj/
قابل شمارش

1 اصل و نسب سلاله، خون

  • 1.Onun soyundan adam çıkmaz.
    1. از اصل و نسب او آدم حسابی بیرون نمی‌آید.
  • 2.Soy ağacını çizebilir misin?
    2. می‌توانی درخت سلاله‌ات را بکشی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان