[اسم]

terzi

/tɛrzˈɪ/
قابل شمارش

1 خیاط

  • 1.Terzi palto dikiyor.
    1. خیاط لباس می‌دوزد.
  • 2.Terzi sipariş verdiğim elbiselerin yarına hazır olacağını söyledi.
    2. خیاط گفت لباس‌هایی که سفارش داده‌ام برای فردا آماده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان