[اسم]

tolerans

/toleɾˈans/
قابل شمارش

1 مسامحه

  • 1.Ona karşı hiçbir tolerans göstermeyeceğiz.
    1. نسبت به او هیچ مسامحه‌ای نخواهیم داشت.

2 تفاوت در اندازه

  • 1.Makine imalatında toleransın önemi.
    1. اهمیت تفاوت در اندازه در دستگاه‌های تولید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان