[صفت]

toy

/tˈɔj/
قابل مقایسه

1 خام بی‌تجربه

مترادف و متضاد olgun
  • 1.Toy davranışları göze çarpıyor.
    1. رفتارهای خامش به چشم می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان