[فعل]

yapabilmek

/japabɪlmˈɛc/
فعل گذرا

1 توانستن

  • 1.Omlet yapabilmek için yumurta gerekir.
    1. برای اینکه بتوانی املت درست کنی باید تخم‌مرغ داشته باشی.
  • 2.Tramvay biletçiliği yapabilirdi.
    2. می‌توانست بلیط تراموا بفروشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان