خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اثر
2 . اثر کردن
[اسم]
أَثَر
قابل شمارش
مذکر
[جمع: آثَار]
1
اثر
آثار باستانی
عِلْمُ الآثار
باستانشناسی
الآثَار التَّارِيخِيَّة الوَطَنِيَّة
آثار تاریخی ملی
[فعل]
أَثَّرَ
فعل گذرا
1
اثر کردن
تأثیر گذاشتن
أَثَّرَ فِي، أَثَّرَ عَلَى
تأثیر گذاشتن
أَثَّرَتِ اللُّغَة العَرَبِيَّة عَلَى العَدِيد مِنَ اللُّغَات.
زبان عربی بر زبانهای متعددی تأثیر گذاشتهاست.
کلمات نزدیک
تقدير
نظام
ناحية
فعلا
طول
الأمم المتحدة
إنعطف
حق
دولة
رعي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان