خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رها کردن
[فعل]
أَطْلَقَ
فعل گذرا
1
رها کردن
1.فَلَمَّا أَطْلَقَ النَّبِيُّ سَفَّانَةَ، عَادَتْ إِلَى أَخِيهَا.
پس هنگامی که پیامبر سفانة را رها کرد، بهسوی برادرش بازگشت.
کلمات نزدیک
خصلة
احتقر
أجود
نجدة
كلما
افتقر
أهل
خائب
ذل
رد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان