1 . قفل کردن
[فعل]

أَقْفَلَ

فعل گذرا

1 قفل کردن

  • 1.لِمَاذَا تُقْفِلُ الأَبْوَابَ؟ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَخْرُجَ مِنَ البَيْت!
    چرا درها را قفل می‌کنی؟ من می‌خواهم از خانه خارج شوم!
  • 2.هُوَ أَقْفَلَ البَابَ.
    او در را قفل کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان