خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قفل کردن
[فعل]
أَقْفَلَ
فعل گذرا
1
قفل کردن
1.لِمَاذَا تُقْفِلُ الأَبْوَابَ؟ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَخْرُجَ مِنَ البَيْت!
چرا درها را قفل میکنی؟ من میخواهم از خانه خارج شوم!
2.هُوَ أَقْفَلَ البَابَ.
او در را قفل کرد.
کلمات نزدیک
صلى
جفف
اصطاد
كوى
استمتع
احتفل
استحم
كنس
إضاعة
تفكر ساعة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان