خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نيمرو
[اسم]
بَيْض مَقْلِي
قابل شمارش
مذکر
[جمع: بَيْضَات مَقْلِيَّة]
1
نيمرو
1.وَضَعْتُ بَيْض مَقْلِي عَلَى المَائِدَة.
نیمرو را بر روی سفره گذاشتم.
کلمات نزدیک
بقوليات مطهوة
عصيدة
كريمة الشيكولاتة
شراب القيقب
حبوب
موسلي
سلطة فواكه
فاكهة مجففة
كعكة
بسكويت
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان