خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاسوسی کردن
[فعل]
تَجَسَّسَ
فعل گذرا و ناگذر
1
جاسوسی کردن
تجسس کردن
1.إِنَّهُ يَتَجَسَّسُ أَخْبَارَنَا.
او جاسوسی خبرهای ما را میکند.
2.لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً.
هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، و از يكديگر غيبت نكنيد.
کلمات نزدیک
بئس
تاب
بعض ... بعض
اغتاب
استهزأ
تسمية
تنابز
تواب
تواصل
حرم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان