خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فارغالتحصیلی
2 . دانشآموخته شدن
[اسم]
تَخَرُّج
قابل شمارش
مذکر
[جمع: تَخَرُّجَات]
1
فارغالتحصیلی
1.أُرِيدُ أَنْ أَذْهَبَ إِلَى حَفْلَةِ التَّخَرُّجِ.
میخواهم به جشن فارغالتحصیلی بروم.
[فعل]
تَخَرَّجَ
فعل ناگذر
1
دانشآموخته شدن
فارغالتحصیل شدن
1.أنَا تَخَرَّجْتُ مِنَ الجَامِعَة.
من از دانشگاه فارغالتحصیل شدم.
2.فِي نِهَايَةِ السَّنَةِ يَتَخَرَّجُ أَخِي.
در پایان سال برادرم فارغالتحصیل میشود.
کلمات نزدیک
زفاف
ملبس الزفاف
خاتم الزواج
كعكة الزفاف
طلاق
توأم
مدرسة ثانوية
مدرسة إعدادية
مدرسة ابتدائية
روضة الأطفال
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان