خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تندیس
[اسم]
تِمْثَال
قابل شمارش
مذکر
[جمع: تَمَاثِيل]
1
تندیس
1.أَنَا رَأَيْتُ تِمْثَالَ المُتَنَبِّي فِي مَدِينَة بَغْدَاد.
من تندیس متنبی را در شهر بغداد دیدم.
2.يُوجَد تِمْثَالٌ فِي سَاحَةِ مَدْرَسَتِنَا.
در حیاط مدرسه ما یک تندیس وجود دارد.
کلمات نزدیک
بضاعة
أداة
أحسن عملا
اخترع
آلة طباعة
رئيسي
شركة
صناعة
صورة متحركة
طاقة كهربائية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان