خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برف
[اسم]
ثَلْج
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ثُلُوج]
1
برف
یخ
1.إِنَّ نُزُولَ المَطَرِ وَ الثَّلْجِ مِنَ السَّمَاءِ شَيْءٌ طَبِيعِيٌّ.
قطعاً باریدن باران و برف از آسمان چیزی طبیعی است.
2.هَْل رَأَيْتَ الثُّلُوج؟
برفها را دیدی؟
کلمات نزدیک
مطر
شفق قطبي
شعاب مرجانية
جرف
ساحل
جليد
ريح
عاصفة
سحاب
عاصفة رعدية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان